انتظار
25 اردیبهشت 1395 توسط مينا داودزاده
سلام علی آل یاسین
مولای من! امام زمان !
عادت کرده ام هر وقت دیگر کاری نداشته ام یاد شما بیافتم ……
الان کجایی گل نرگس ؟
شاید در حال سجده ای……..
شاید در حال گریه ای …
شاید در بین الحرمین قدم میزنی…
شاید پیش مادرت زهرایی …
جایی هق هق گریه هایتان بلند شده ….
قربانت شوم…
پرونده ی اعمال مرا زمین بگذار..
به چه امیدی هر دوشنبه و پنجشنبه مرورش میکنی ؟
من تمام امیدم به این است که به دست شما آدم بشوم …
و چیزی ندارم غیر از اینکه مثل گذشته بگویم
شرمنده ام